رفتن به محتوای اصلی

واحد لا من عدد

الف) لاثانی له من جنسه، بیان علامه مجلسی

بعد به عبارتی رسیدیم که حضرت علیه السلام فرمودند: «واحد لا من عدد». یادم نیست پارسال چه بحث‌هایی ...

ب) کفایت تمایز در عملیة العدّ و عدم نیاز به وحدت

نکته این است: در شمارش مجبورید که بگویید دو میوه، دو کتاب، دو گردو. حالا من آن را توضیح بدهم تا ل...

ج) محو طرحی و عدم قابلیت طرح اشیاء در هویت غیبی الهی و نفی وحدت عددی از خداوند

این‌که ما بگوییم حضرت علیه السلام در همین صحیفه می‌فرمایند: «وَ اسْتَعْلَی مُلْکک عَلُوّاً سَقَطَ...

د) تفاوت قاعده¬ی «صرف الشیء لایتثی» و تعبیر «صرف الشیء لاثانی له»

برای طبایع مثال زدیم. طبیعت انسان، حالا دو طبیعت می‌شود یا نمی‌شود؟؛ در زید و عمرو می‌توانیم، بگو...

ه) نقدی بر قاعده‌ی «بسیط الحقیقة کل الاشیاء»

خُب، در این‌جا اگر به آن‌جا رفتیم، اگر محدود است، می‌گوییم یک و دو. در آن‌جا دو ندارد. حالا شما م...

و) محدودیت، قوام عدّ

«واحد لا من عدد»؛ خدای متعال یکی است که نمی‌توان او را شمارش کرد. چرا؟؛ چون محدود نیست، و قوام عد...

ز) محدوده¬ی لا یتثنی بودن صرف الطبیعة و معدود بودن آن، نسبت به بیرون خود

شاگرد: صرف الشیء، ثانی دارد. داخل عدّ می‌شود؟ استاد: صرف طبایع. آن هفته، صحبتش شد. طبیعة الانسان...

ح) مسبوقیت ذات الهی نسبت به اشیاء، حتی استحاله¬ی اجتماع نقیضین

استاد: من همیشه می‌گفتم که زیباترین بیان برای این بحث‌ها این است: «وَإِلَيۡهِ يُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ ...