رفتن به محتوای اصلی

زمان صبغه کلاسیک اقراء و زمان مردمی بودن اقراء

شاگرد: به این جهت که از همین ها شهرت پیدا کرده از همین ها حساب می‌کنند؟

استاد: بله، الآن در عاصم که خیلی اسم شنیده‌ام محل ابتلا ما نبوده است. حفص و شعبه هر دو بلاواسطه از عاصم روایت کرده‌اند. عاصم می‌شود قاری، حفص و شبعه می‌شوند راوی. عبید بن صباح و کسانی که از حفص و شعبه نقل کرده‌اند طریق می‌شوند. کسانی که با واسطه پنجم و ششم از این‌ها نقل کرده‌اند همه طریق می‌شوند. این معلوم باشد. ولی هر چه به مشایخ جلوتر نزدیک می‌شویم صبغه کلاسیک اقراء ضعیف می‌شود. یعنی بیشتر کار مردمی بوده است. صبغه و کار کلاسیک امروزی پیدا نکرده بود. لذا اشتراک ها هم کم می‌شود. یعنی به این صورت نبود که شیخی در اینجا بنشیند و به‌عنوان اقراء کلاسیک ده قرائت را بگوید. اما بعد که این صبغه قوی شد طرق متأخر –یعنی طرق رده ششم و هفتم- مشترکاتش هم زیاد می‌شود. یعنی یک شیخ می‌تواند چندین قرائت را اقراء کرده باشد. اما وقتی جلوتر می‌رویم به این صورت نیست. آنجا همه منفرد هستند.