نفی دوام زمانی و قیام زمانی در فقرهی «دائم لا بامد و قائم لا بعمد»
«قائم لا بعمد»؛ الآن خیلی خوب شد. دوام خدای متعال زمانی نیست. قیام خدای متعال مکانی نیست. یعنی طوری نیست که ستون فقرات داشته باشد یا یک عصایی داشته باشد که بهآن تکیه بدهد. اساساً قیامی که با «عمد» است، بُعد دارد، امتداد دارد. «امد» و «عمد» در مد مشترک هستند. در میم و دال مشترک هستند. خدای متعال چیزهایی از دوام و قیام دارد که اصلاً ربطی به «مد» و امتداد ندارد. چه امتداد «امد» که زمانی است، چه امتداد «عمد» که ستونی است و مکانی است. ابعاد ثلاثهی مکانی ندارد، بُعد چهارم زمانی هم ندارد. ولی قیامش را دارد، دوامش را هم دارد. این زیباترین بیان است که امام علیهالسلام اوصاف الهی را از تشبیه تخلیه کردهاند. «دائم»؛ دوام دارد، اما «لا بأمد»؛ مد و کشیدن در آن نیست. مد خفیف متصرم زمانی ندارد. «قائم» سر و پا ایستاده است، اما نه ایستادن مکانی که سرش بالا و پایین و بُعد ببرد. «لا بعمد»؛ یک امتداد سفتی که مکانی باشد. ابعاد ثلاثه را به خودش بگیرد.
شاگرد: این سه قید با هم کل حالات کم را در بر میگیرد. کم متصل، کم منفصل، کم غیر قار.
استاد: بله؛ این هم نکتهی پایانی میشود. اول فرمودند: «واحد لا بالعدد»؛ کم منفصل نیست. خدای متعال واحد است اما نه وحدتی که کم منفصل است. دائم است اما نه به آن کمی که متصل غیر قار است و قائم است، نه به آن کم متصلی که قار است. بنابراین این سه فقره، تمام انواع عرض کم را از خداوند متعال برداشت و برای خداوند متعال، به تناسب هر کمی صفتی را ثابت کرد که تشبیه از جهت کم در آن نیست. وحدت غیر تشبیهی، دوام غیر تشبیهی و قیام غیر تشبیهی.
حالا عبارت بعدی را ببینید. اگر ما اینها را مباحثه میکنیم، اصل کار این است که شما چیزی بفرمایید. من پر گویی کنم بی ادبی است.
بدون نظر