احتمال قرائت «عُدد» در تعبیر «لک یا الهی وحدانیة العدد» در دعای صحیفهی سجادیه
به این عبارت از این خطبهی شریفه رسیدیم: «واحد لا من عدد ، ودائم لا بأمد، وقائم لا بعمد»[1]. در سه فقرهی بعدی فرمودند: «ليس بجنس فتعادله الأجناس ، و لا بشبح فتضارعه الأشباح ، ولا كالأشياء فتقع عليه الصفات».
نمیدانم راجع به «أمد» هم، بحث شد یا خیر. راجع به «واحد لا من عدد» بحث کردیم.
شاگرد: احتمال «لک وحدانیة العُدد» را مطرح کردیم، اما بحث نکردید.
استاد: «لَک یا إِلَهِی وَحْدَانِیةُ الْعُدَدِ، وَ مَلَکةُ الْقُدْرَةِ الصَّمَدِ»[2]. این از احتمالاتی است که فقط برای آبروریزی خوب است! گاهی آدم، وقتی مطالبی که از بزرگان علماء شنیده را میگوید، میگویند: چه حرفهای خوبی میزنی. ضبط صوت بود. یک چیزی از علماء شنیده بود و همه را پس میداد. اما وقتی خودش میخواهد یک کلمه بگوید، معلوم میشود که … . این احتمال برای همین خوب است. لذا بگذارید، بماند.
علی أیّ حال، «عُدّة» بهمعنای قُوة است؛ «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ»[3]. حاصل شدِ اعداد، عُدة میشود. عِدة، شمارهی زیاد است. عُدة، قوة و استعدادهای جمع شده است. چون بعدش داریم: «مَلَکةُ الْقُدْرَةِ الصَّمَدِ».
[1]. شيخ صدوق، التّوحيد، ج ۱، ص ۷۰.
[2]. صحیفهی سجادیه، دعای بیست و هشتم.
[3]. الانفال، آیهی ۶۰.
بدون نظر