٢.آیه ی بعد
دوم من گمانم این است آیه بعدی که آمده پشت سر این آیه، دخالت تام دارد در استظهار از همین آیه. اصلاً مفسرین کأنّه آن را به نحو ذکر خاص بعد عام فرض گرفتند و حال آنکه آیه بعد از این دخالت تام دارد در استظهار از همین آیه. چرا؟ چون آیه شریفه الرجال قوّامون این طور بود:
«و اللاتي تخافون نشوزهن فعظوهن و اهجروهن في المضاجع و اضربوهن فإن أطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا إن الله كان عليا كبيراً و إن خفتم شقاق بينهما فابعثوا حكما[1] »
اگر از شقاق ترسیدید حَکَم بیاورید. «ان خفتم شقاق بینهما» دارد معنا میکند قوّامون را. ما نبایست از «ان خفتم» و مفاد آیه بعد غفلت کنیم
قرینیت ذیل کلام برای صدر آن
من به گمانم بسیار واضح است و یک مطلب عقلایی است که میشود از ذیل کلام قرینه بگیریم برای مقصود از صدر کلام. برخی از اساتید میگفتند نه. از آخر کلام که نمیشود به اوّل مقصودبیاییم ، درحالیکه وقتی در متن دهها سؤال داریم، ذیل آن سؤالات را پاسخ میدهد، مدلول تصدیقی کلام را در آن کشف می کند، بگوییم نه چه کار داری به ذیل؟ این چه حرفی است؟ آیه بعدی اینها را توضیح میدهد
[1] سوره النساء، آیه ٣۴-٣۵
بدون نظر