رفتن به محتوای اصلی

١.تداخل میزان تقسیم

اشکال همه ی این تقسیم بندی ها این است که ما هر کدام را که نگاه می کنیم، می بینیم در جای دیگری وارد می شود، خب اقسام و تقسیم بندی شرایطی دارد و نباید اقسام در هم داخل بشوند[1].

بله، نکته این است که اقسام ما مستوعب نیست.یعنی گاهی میزان ها، متداخل است. اشکال کار، این است که اگر شما تقسیم ثنایی کردید، از یک طرف می گویید که وقف قصد قربت می خواهد، از طرف دیگر در آن جا تقسیم کردید که یا قصد قربت می خواهند یا نه؟ خب تمام شد. وقف آمد و افتاد. اما می گوییم اگر طرفین می خواهد ،می شود عقود. خب وقف، طرفین می خواهد: ایجاب و قبول. از حیث ایجاب و قبول آن را بردند جزء معاملات؛ یعنی دو جهت در آن هست : هم جهت عقدی در آن هست و هم جهت قصد قربت.

نکته این است که این تقسیم بندی ها قسیمِ همدیگر نبوده اند، من مثال بزنم: مثلا شما می گویید انسان ها یا ساکن در قم هستند یا نه. «یا نه» یعنی یا سفید پوست اند یا نه. ببینید تقسیم شما درست است و کسی نمی تواند به شما ایراد بگیرد. دارد جلو می روید، ولی خب سفید پوست در قم هم هست.اصلا این، یک تقسیمی است که از هر کدام می خواهد یک ملاکی را با «یا نه» درست کند.

من نمی خواهم بگویم که این تقسیم الان غلط در می آید، تقسیم تا آخر هم بروید درست در می آید. می می گویم قسیم ها و گام های تقسیم، میزان های مرتبط نیستند؛در قم بودن و نبودن، چه ربطی دارد به این که در گام بعدی می گویید سفید پوست است یا سیاه پوست؟بعدا به مشکل برخورد می کنید، لذا آن کدگذاری ها و این که ما یک ضابطه ی نفس الأمری داشته باشیم، برای اینجاها خیلی أنفع است.


[1] سؤال یکی از دوستان حاضر در جلسه درس