رفتن به محتوای اصلی

[چهل و یک]

سرور گرامی، خیلی زحمت کشیدید و مطالب را آوردید، بنده فراموش کرده بودم، و شما با این خلاصه‌گیری خوب، سبب یادآوری مجدد شدید، جزاکم الله خیرا.

و منظور من از تاپیک مصاحف، همین تاپیک است، و فقط به کلمه اول آن اکتفا کردم.

و اما عضین، پس منظور من نقش حافظ عثمان و عثمان طه بود، چون شما به عثمانهای سه گانه اشاره کردید، و نقش عثمان بن عفان نسبت به مفاد آیه شریفه، فنردّ علمه الی اهله.

سلام علیکم

وقتی بحثهای شما را می بینم احساس می کنم بنده در حد شاگرد شما هم محسوب نمی شوم و بر عمر هدر رفته افسوس می خورم. اگر برای پیش رفتن این بحث هرکاری بفرمایید انشاء الله انجام می دهم. اگر در تاپیکهای دیگر مطالب مرتبت دیگری هست که برای پیشرفت بحث، خوب است تلخیص شود بفرمایید تا انشاء الله انجام شود.

اما در مورد عضین. منظور شما را نفهمیدم:

و اما عضین، پس منظور من نقش حافظ عثمان و عثمان طه بود، چون شما به عثمانهای سه گانه اشاره کردید، و نقش عثمان بن عفان نسبت به مفاد آیه شریفه، فنردّ علمه الی اهله

منظور من از اشاره به عثمانهای سه گانه اشاره به جریانی بود که از خلفا شروع شد و با عثمانهای سه گانه تثبیت شد و این نکته که:

در اصل توسط Hosein- نوشته شده است

... جمع آوری حضرت علی آورده بود (سبعه احرف) ولی آن را کنار گذاشتند پس عملا آن نور واحد را که این گونه جامع گردآوری شده بود را اقتسام کردند و لذا قرآن را عضین کردند. این سخن به معنای نفی امکان استفاده از قرآن کنونی نیست، بلکه به معنای به حداقل رساندن امکان استفاده است. (یعنی بنده مدل هولوگرامی قرآن را که شما مطرح می کنید قبول می کنم اما به نظرم می رسد که قبول آن منافاتی ندارد با اینکه بگوییم علی القاعده اگر جمعی که حضرت علی انجام داده بود در اختیار ما قرار گرفته بود امکان استفاده از حقایق قرآنی بسیار بیشتر میبود (که اگر این را نگوییم جمع مذکور و بازآوردن آن توسط خاتم الاوصیاء ظاهرا لغو می شود.)

البته قبول دارم که نرد علمه الی اهله اما سوالم این بود که این برداشت که عضین و مقتسمین اشاره به این جریان باشد را می توان به عنوان یک احتمال جدی و قابل اعتنا از مراد آیه در نظر گرفت یا خیر[1]؟


 




[1] پست یکی از کاربردان با نام کاربری Hosein-