[ده]
|
بلی این ادامه صفحه ۸۲ است که تلخیصات مجمع است[1]،
و رمز اینکه عدهای میگویند این تناقضات را چگونه حل میکنید این است که ما تا جوهر قرآن را نشناسیم این امور را تناقض میبینیم ولی در حقیقت، تناقضنما است!
برای رفع استبعاد، امروزه همه هولوگرام را میشناسند اما یک تناقض نمای واضح است! اگر بخش است، کل نیست و اگر کلّ است، بخش نیست! حروف مقطعه و فواتح سور، که به قول جناب سعید بن علاقة که از خواص اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام است أم الکتاب هستند و قرآن از آنها استخراج میشود و عبارتش را آوردم، اگر فرض بگیریم در باطن خود به جای شبیه هندسه صحیح، شبیه هندسه برخالی[2] داشته باشند که دائما جزء و کل برابرند، تناقض مذکور تناقض نما خواهد شد!
[1] تلخیصات مجمع البیان. ابتدای این عبارت در ص ٨٢ کتاب است که علامه مجلسی میفرمایند:
و قال الطبرسي رحمه الله في قوله تعالى ترى كثيرا منهم أي من اليهود يتولون الذين كفروا يريد كفار مكة يريد بذلك كعب بن الأشرف و أصحابه حين استحاشوا المشركين على رسول الله ص كما مر
و قال أبو جعفر الباقر ع يتولون الملوك الجبارين و يزينون لهم أهواءهم ليصيبوا من دنياهم.
و في قوله تعالى ما جعل الله من بحيرة ...( بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج9 ؛ ص82)
[2] فراکتال (به انگلیسی: Fractal)، ساختاری هندسی است که با بزرگ کردن هر بخش از این ساختار به نسبت معین، همان ساختار نخستین به دست آید. به گفتاری دیگر فراکتال ساختاری است که هر بخش از آن با کلاش همانند است. فراکتال از دور و نزدیک یکسان دیده میشود. به این ویژگی خودهمانندی گویند. فراکتالها یکی از ابزارهای مهم در گرافیک رایانهای هستند و میتوان استفادههای بسیاری از آنها کرد
نامگذاری
فرکتال fractal از واژه لاتین fractus یا fractum به معنی شکسته گرفت شدهاست که بیانگر یکی از شناسههای اصلی آن یعنی -بخششدنی- است. فرهنگستان زبان فارسی واژه برخال را تصویب کرده و همچنین برای واژه فرکتالی واژه برخالی را تصویب کرده است که از واژه برخ به معنی بخش و قسمت و پسوند -ال (مانند چنگال) تشکیل شدهاست و با واژه فراکتال هممعنی است.
کشف
واژه فرکتال در سال ۱۹۷۶ توسط ریاضیدان فرانسویبنوآ مندلبرو وارد دنیای ریاضی شد. ماندلبرو هنگامی که پیرامون طول سواحل انگلیس پژوهش میکرد، دریافت که هرگاه با مقیاس بزرگ این طول اندازه گرفته شود بیشتر از زمانی است که مقیاس کوچکتر باشد.(سایت ویکی پدیا)
غلب سیستمهای فیزیکی در طبیعت و بسیاری از مصنوعات بشر اَشکال هندسی منظمی مطابق هندسه استاندارد اقلیدسی ندارند. هندسه فراکتالی روشهای تقریباً نامحدودی برای توصیف، سنجش و پیشبینی این پدیدههای طبیعی ارائه میکند. اما آیا میتوان با استفاده از معادلات ریاضی کل جهان را تعریف کرد؟ در ادامه، درباره چهار فراکتال مشهور بحث میکنیم و مهمترین ویژگیهای فراکتال را توضیح میدهیم که موجب شدهاند برای حوزههای مختلف علمی مفید باشند.
بسیاری از افراد مجذوب تصاویری هستند که به آنها فراکتال میگویند. هندسه فراکتالی فراتر از تصور معمول مردم درباره ریاضیات است که آن را فرمولهای پیچیده و کسلکننده میبینند. این هندسه، ریاضیات را با هنر در میآمیزد و نشان میدهد که معادلهها چیزی جز یک مجموعه عدد نیستند. آنچه فراکتالها را جذابتر میکند، این است که بهترین توصیفهای ریاضیاتی موجود برای بسیاری از پدیدههای طبیعی، مانند سواحل، کوهها یا بخشهایی از موجودات زنده هستند.
اگرچه هندسه فراکتالی ارتباط نزدیکی با فناوری و رایانه دارد، اما برخی افراد مدتها قبل از اختراع رایانه بر روی فراکتال کار کرده بودند. این افراد نقشهبرداران بریتانیایی بودند که در اندازهگیری طول ساحل انگلیس با مشکل روبهرو شدند. خط ساحلی که روی یک نقشه در مقیاس بزرگ به دست آمده بود، تقریباً نیمی از طول خط ساحلی بود که در یک نقشه دقیق و با جزئیات اندازهگیری شده بود. هرچه این دو نقشه به یکدیگر نزدیکتر میشدند، خط ساحلی دقیقتر و طولانیتر میشد. آنها به این نکته پی نبرده بودند که یکی از اصلیترین ویژگیهای فراکتالها را کشف کردهاند.
ویژگیهای فراکتال
دو مورد از مهمترین خصوصیات فراکتالها، خودتشابهی (Self-similarity) و بُعد غیرصحیح (Non-integer Dimension) آنها است.
اما خودتشابهی چیست؟ اگر به برگ سرخس دقت کنید، متوجه میشوید که شکل هر برگ کوچک (بخشی از برگ بزرگتر) شبیه کل برگ سرخس است و میتوان گفت که برگ سرخس شبیه خود سرخس است. همین مورد برای فراکتالها نیز وجود دارد: میتوانید آنها را بارها و بارها بزرگنمایی کنید و بعد از هر مرحله، همان شکل را ببینید.
توضیح غیرصحیح بودن بعد فراکتال کمی دشوارتر است. هندسه کلاسیک با اشیائی با ابعاد صحیح سر و کار دارد: نقاط صفربعدی، خطوط یکبعدی، منحنیها و شکلهای صفحه دوبعدی مانند مربعها و دایرهها، و اجسام سهبعدی مانند مکعبها و کرهها. با این حال، بسیاری از پدیدههای طبیعی را میتوان با استفاده از ابعادی بین دو عدد حسابی بهتر توصیف کرد. بنابراین، در حالی که یک بعد یک خط مستقیم یک است، بسته به اینکه فضا به همان اندازه پیچ خورده و منحنی بسته شود، یک منحنی فراکتال بعدی بین یک تا دو خواهد داشت. هرچه فرکتال مسطح یک صفحه را پر کند، بعد آن به دو نزدیک میشود. به همین ترتیب، «منظره فراکتال کوهستانی» به ابعادی بین دو تا سه میرسد. بنابراین، بُعدِ یک منظره فراکتال که از یک تپه بزرگِ پوشیده از تپههای ریز و کوچک تشکیل شده است، به دو نزدیک میشود. اما اگر کوه شامل یک سطح ناهموار متشکل از تعداد زیادی تپه متوسط باشد، بعدی نزدیک به سه خواهد داشت.(سایت فرادرس، مقاله فراکتال چیست؟ به زبان ساده)
بدون نظر