[تحریف قرآن در کتب اهل سنت]
و عرض کردم شیعه و سنی در منابع اصیل که قبل از قرن چهارم تدوین آنها به پایان رسید مشترک هستند، لذا میخواهم با استناد به مهمترین منابع اهل سنت عرض کنم که همین عبارت شما برای اهل سنت هم ثابت است،
یعنی: «بنده نمیخواهم بگویم که اهل سنت امروزی قائل به تحریف قران هستند ولی در کتب صحاح آنها روایاتی وجود دارد که بلا شک تحریف قران را به اثبات میرساند و خود جناب بخاری نیز میفرماید که این روایات لیاقت ورود در صحیحترین کتاب بعد از قرآن را دارد.»
[بخاری و روایت تحریف]
به یاد دارم بلوشی در کانال مستقلة به جای جواب از این روایات میگفت شما یک عالم اهل سنت بیاورید که قائل به تحریف باشد!
بدون شک این عالم، شخص امام بخاری اهل سنت است! بنده استشهاد او را به نحو تعلیق جازم در سایت شبکة الدفاع عن السنة مطرح کردم، و مشرف گرامی (یونس1) چندین ماه است وعده جواب به بنده داده و چندی پیش یادآوری کردم و گفتند فراموش کردم و فرصت شود جواب میدهم، اگر ممکن شد عبارات آنجا را اینجا میآورم.
به هر حال اینجا هم مطرح میکنم تا ببینید به هیچ وجه توجیهبردار نیست که بخاری قائل به تحریف است،
[منهم من بدّل تبدیلاً]
ولی قبل از آن به حدیث صحیح ابن حبان برسیم:
حماد میگوید خودم در مصحف أبي دیدم به جای «و ما بدلوا تبدیلا» نقیض آن نوشته: «و منهم من بدل تبدیلا»!
ملاحظه فرمایید که سی سال از عمر ابن حبان[1] در قرن سوم است و در همین زمان تازه بذر حکومت فاطمیین ریخته میشود، ابن حبّان بدون مشکلی این را از حماد نقل میکند و با فرهنگ رائج آن زمان منافاتی نداشته، و نیز ساکن دائم بغداد نبوده تا مثلا احساس ابوبکر ابن الانباری را در کتاب (الرد علی من خالف مصحف عثمان[2]) داشته باشد،
[1] اِبْنِ حِبّان، ابوحاتم، محمد بن حبان بن احمد بن حبان (ح ۲۷۰- ۲۱ شوال ۳۵۴ ق/ ۸۸۳ -۲۰ اكتبر ۹۶۵ م)، محدث، فقيه شافعی، مورخ و لغوی تميمی بُستی.
زادگاه و تاريخ تولد وی دقيقاً دانسته نيست. ابنحبان در بُست (شهری قديمی در جنوب شرقی افغانستان كنونی) از ابواحمد اسحاق بن ابراهيم و ابوالحسن محمد بن عبدالله بن جنيد (ياقوت، ۱/ ۶۱۳) و ديگران مقدمات علوم را فرا گرفت و سپس برای تكميل دانش خود در ۳۰۰ ق/ ۹۱۳ م به نيشابور رفت (قفطی، ۳/ ۱۲۲) و اين، سرآغاز سفرهای علمی وی بوده است (ذهبی، ميزان، ۳/ ۵۰۶). در نيشابور از ابوالعباس محمد بن اسحاق سراج و ديگران استماع حديث كرد (ياقوت،همانجا)، و در جستوجوی حديث به بسياری از شهرهای خراسان و ماوراءالنهر، عراق، حجاز، شام و مصر سفر كرد و چنانكه نوشتهاند مسافت طولانی و حوزۀ گستردهای از شاش (چاچ = تاشكند كنونی) تا اسكندريه را پيمود (سمعانی، ۲/ ۲۲۵). مشايخ او به گفتۀ خود وی بيش از دو هزار تن بودهاند (ابن بلبان، ۱/ ۸۴). در هرات از ابوبكر محمد بن عثمان دارمی، در ری از ابوالقاسم عباس بن فضل مقری، در بصره از ابوخليفه فضلالله بن حباب جمحی، در بغداد از ابوالعباس حامد بن محمد بن شعيب بلخی، در مكه از ابوبكر محمد بن ابراهيم بن منذر نيشابوری، در دمشق از ابوالحسن احمد بن عمير بن جوصا، در بيروت از محمد بن عبدالله بن عبدالسلام بيروتی، در بيتالمقدس از عبدالله بن محمد بن مسلم مقدسی و در مصر از ابوعبدالرحمن احمد بن شعيب نسائی و گروه بسياری از ديگر فقيهان و محدثان اين طبقه در شهرهای مختلف ديگری كه در مسير سفرهای وی قرار داشته، استماع حديث كرده و دانش اندوخته كه اسامی شهرها و شيوخ وی را ياقوت (۱/ ۶۱۳-۶۱۵) به تفصيل ياد كرده است. وی پس از سفری طولانی در ۳۳۴ ق به نيشابوررفت و جمع بسياری از او نقل حديث كردهاند (سمعانی، همانجا). ابن حبان بار ديگر نيز در ۳۳۷ ق به نيشابور رفت و در باب الرازيّين خانقاهی بنا كرد و در آنجا كتب خويش را تدريس میكرد (همانجا). مدتی نيز در سمرقند فقه تدريس میكرد (ابنشاكر، ۱۱/ ۱۴۹-۱۵۰). شاگردان وی بسيارند كه میتوان از آن ميان به ابوعبدالله بن مندۀ اصفهانی، ابوعبدالله بن بيع حاكم نيشابوری، ابوعبدالله محمد بن احمد ابن غنجار، ابوعلی منصور بن عبدالله بن خالد ذُهلی هروی اشاره كرد. ياقوت (۱/ ۶۱۵) از علما و فقها و محدثينی كه از او روايت كردهاند به تفصيل ياد كرده است. (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مدخل ابن حبّان)
[2] این کتاب اکنون در دست ما نیست. خصوصیت این کتاب این است که در مقابل رویه ابن شنبوذ نگاشته شد:
أبو بكر أحمد بن علي بن ثابت بن أحمد بن مهدي الخطيب البغدادي (المتوفى: 463هـ)
72 - محمد بن أحمد بن أيوب بن الصلت أبو الحسن المقرئ المعروف بابن شنبوذ حدث عن أبي مسلم الكجي،...
وكان قد تخير لنفسه حروفا من شواذ القراءات تخالف الإجماع، فقرأ بها. فصنف أبو بكر ابن الأنباري وغيره كتبا في الرد عليه.( تاريخ بغداد ت بشار ، ج ٢،ص ١٠٣) برای بررسی تفصیلی به سایت فدکیه،صفحه کتاب من خالف مصحف عثمان مراجعه فرمایید.
بدون نظر