رفتن به محتوای اصلی

تأویل منافی؛تأویل متفاوت

آن تفسیر خاص برای «قتل الانسان ما اکفره» که در روایت اشاره شد آیا از همین سنخ نیست[1]؟

چنین مواردی، تأویلی است که نه یعنی از ظاهری که می‌فهمی دست بردار، بلکه یک ظهور بدوی بود که قُتِلَ به معنای «کشته شد» بود. وقتی روایت می‌گوید که: «امیرالمؤمنین شهید شدند؛ ما اکفره؟» از کدام محکمات دینی دست برداشتید؟ از کدام ظواهر و مسلّمات دینی دست برداشتید؟ از «قُتل الانسان» به معنای این که انسانی که کافر است و چقدر هم کافر است،مرده باد، آیا دست برداشتیم؟ دست برنداشتیم. منافات هم ندارد.

این که امیرالمؤمنین شهید بشوند با این که  کافر، آدم خیلی بدی است و مرده باد، با هم منافات ندارد و لو ١٨٠درجه با هم تفاوت دارند. ما وقتی سراغ معنای شهادت حضرت رفتیم، از هیچ ظاهری از ظواهر قرآن دست برنداشتیم. البته تأویل است به معنای خلاف ظاهر عرفی.

الآن ظاهر قُتِل الإنسان، نفرین است. اگر قُتِل را به معنای استُشهِدَ بگیریم، با این ظاهر-یعنی این ظاهر عرفی که عرف الآن از این آیه می فهمد- مخالف است. وقتی از قُتِل به استشهد میرویم، خلاف ظاهر مشی کرده ایم ولی نه این که به یک امری خلاف ظاهر قرآن رسیده ایم مثلاً رسیده باشیم به این که  انسان کافر آدم خوبی است.


[1] سوال یکی از دوستان حاضر در جلسه درس