هدف از طرح سؤال
کلّیِ طرح سؤال این است که وقتی ذهن مخاطبتان، یک مُدرک شهودی دارد امّا مندمج،شما با سؤالات دقیق، در ذهن او تجریدِ ادراکی صورت میدهید تا ذهن او، آن امور مندمج را از هم جدا کند. سماء و ارض را از همدیگر جدا کند؛ سؤالی باشد که ذهن را یک گام پیش ببرد. «أَنَّ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ كانَتا رَتْقًا فَفَتَقْناهُما[1]» خیلی وقتها طبایع با افرادشان در ظروف مختلف، رَتق[2] هستند؛ شما با سؤال دقیق و بجا، فَتق[3] ایجاد میکنید.
[1] سوره الانبیاء،آیه ٣٠
[2] الرَّتْقُ: الضمّ و الالتحام، خلقة كان أم صنعة، قال تعالى: كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما [الأنبياء/ 30]، أي: منضمّتين(مفردات الفاظ القرآن،ص ٣۴١)
[3] الْفَتْقُ: الفصل بين المتّصلين، و هو ضدّ الرّتق(همان،۶٢٣)
بدون نظر