رفتن به محتوای اصلی

ب) جمع عرفی: عرف عام/ عرف مطلع؟

-این که شیخ این سه مورد را ذکر کرده­اند ظاهراً به این خاطر است که شیخ فعلاً قرینه‌ای نمی دیدند. مثلاً در «اکرم» و «لاتکرم» که قرینۀ دیگری در کار نیست، می‌فرمایند که جمع عرفی ندارد. اگر کسی چیزی اضافه بکند، نمی­گوییم فرض شیخ  آن جا را هم شامل می­شود. یعنی اگر قرینه‌ای را از جای دیگری آوردیم و جمع صورت گرفت، چه بسا نتوان از کلام شیخ به دست آورد که شیخ می‌گوید اگر این قرینه هم بیاید، این جمع به درد نمی خورد.

اگر به جای یک قرینه بیست قرینه باشد، و ذهن عرف مطّلع اگر جمع کند، تصدیق می­کند؛ اما عرف عام نمی‌تواند همه آن‌ها را ضبط کند زیرا قدرت ضبط آن را ندارد.

منبر موفّق در نگاه عرف عام

به یاد دارم یک منبری بود که در هر پنج دقیقه یک مطلبی بود، معلوم نشد چه شد. اگر تجربه منبر دارید اگر در یک منبر شش مطلب بگویید هیچ فایده‌ای ندارد. می گویند چه گفت؟! اگر چهار مطلب بگویید یک چیزهایی می‌فهمد. اما اگر از ابتدا تا انتها یک مطلب باشد، یک جمله را باز کنید و تکرار کنید و… می‌گویند: عجب منبری است، ذهن عرف به این صورت است. حالا شما می‌خواهید یک روایت را با بیست قرینه به ذهن عرف عام عرضه کنید! آقای عرف عام همه این‌ها را درنظر بگیر و ببین حرف من را تأیید می‌کنید؟ این خبرویت است که عرف عام این خبرویت را ندارد. شیخ چه می‌فرمایند؟ عرف عام نمی‌تواند در اینجا چیزی بگوید زیرا نمی‌تواند همه قرائن را ضبط کند. اما اگر ضبط کند، تأیید می‌کند.

-نمی‌توان به شیخ نسبت داد که منظور شیخ، عرف عامی است که مطلع هم نیست. اگر از مثال ها شاهد بیاوریم، شیخ با توجه به این دو مثال می‌گوید که قرینه‌ای در ظاهر نیست  و ممکن نیست. اما اگر قرینه بیاوریم فرض بحث را عوض کرده‌ایم.

نه، اصل بحث و سؤالی را که عرض می‌کنم برای اصل بستن راه است. شیخ می‌گویند عرف و بعد راه را می‌بندند. چه چیزی باید احراز شود؟ می‌گویند: عرف و تمام! غیر او ممنوع. خب باید احراز کنیم که این هست یا نه. به خلاف راهی که من می‌گویم. چرا شما راه را بستید؟ شما بگویید جمع جایز است ، حجیّت آن به این است که عرفی باشد.

- عرف مطّلع منظور او بوده، نه عرف عامی که ذهنش خالی است. حرف شیخ آنجاست. مواردی‌ که با شاهد است، حتی مواردی‌که نمی‌تواند شاهدی عرضه کند، غیر عرفی نیست.

 اگر به این صورت است، یک مورد بگویید که شیخ بگوید جمع ممنوع است. شما می‌گویید: منظور شیخ موردی نیست. خب در هر موردی احتمال وجود قرائن هست، پس جمع تبرّعی چیست؟

- احتمال دارد، اما وقتی پیدا نکردم، تبرعی می‌شود.

وقتی پیدا نکردم ممنوع است؟ که شیخ این را می‌گوید. یا این‌که جمع مهما امکن جایز است اما فعلاً تا وقتی پیدا نکردی مجاز نیستی و حجیت ندارد.

- تثبیت عرفی نشده لذا حجت نیست ولی شما می‌توانید روی آن بحث بکنید و وقتی تثبیت شد… .

من هم همین را عرض می‌کنم. تفاوتش در این است که وقتی یک خبره خودش رسید، برای او حجت می‌شود. اما شیخ می‌فرماید: همچنان عرف میزان است. اگر قرائن عرفیه پیدا نکرد اما قرائن خبرویه پیدا کرد و جمع کرد، شیخ می‌فرماید صحیح نیست.